در ایران، هنرهای تجسمی از جمله نقاشی، هرچند ظاهراً کمتر از حوزههایی مثل سینما یا موسیقی مورد سانسور مستقیم قرار میگیرند، اما در عمل تحت فشارهای غیرمستقیم فراوانی هستند.
نمایشگاهها، گالریها و حتی مسابقات هنری برای برگزاری باید مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشند. این یعنی هر اثر پیش از نمایش، از نظر محتوایی بررسی میشود تا «مغایر با ارزشهای فرهنگی، دینی یا سیاسی کشور» نباشد.
در نتیجه، نقاشانی که بخواهند به سراغ موضوعاتی چون:
• بدن انسان و عریانی،
• مسائل سیاسی و اجتماعی (مثل اعتراض، زن، آزادی، یا تبعیض)،
• یا نمادهایی که تعبیر سیاسی یا انتقادی مییابند،
بروند، با خطر رد آثار، توقیف نمایشگاه یا حتی پیگرد قانونی مواجهاند
نبود آزادی بیان در نقاشی ایران باعث شده بسیاری از هنرمندان بین بیان شخصی و بقا در صحنه رسمی هنر یکی را انتخاب کنند.
اما همانطور که تاریخ هنر معاصر ایران نشان داده، نقاشان ایرانی با وجود محدودیتها، همواره راههای خلاقانهای برای بیان خود یافتهاند — از نمادگرایی و مینیمالیسم گرفته تا استفاده از زبان استعاری یا حضور در عرصه بینالمللی.