مفهوم اعتراض در نقاشی، در سکوت رنگها فریاد میزند.
وقتی کلمات دیگر کارساز نیستند،
هنر به میدان میآید؛
و نقاشی، یکی از قویترین زبانهای بیزبان است.
اعتراض در نقاشی، میتواند در نگاهِ خالی یک چهره باشد،
در ترکیبهای خشونتبار رنگ، در خطوط شکسته و فرمهای ناهماهنگ.
گاهی در نقاشی، یک دیوار ترکخورده، فریادی بلندتر از هزار شعار است.
گاهی، سکوتِ یک بوم سفید، نماد سرکوب و سانسور است.
نقاشی اعتراضی لزوماً فریاد نمیزند.
گاهی فقط نگاه میکند، و تو را مجبور میکند که نگاه کنی.
به حقیقت، به رنج، به دردی که شاید عادت کردهای نبینی.
در ایران، هنرمندان بسیاری با قلممو به جنگ بیعدالتی رفتهاند؛
نه با شعار، که با تصویر.
با چهرههایی بینام، با نمادهایی آشنا ولی تغییرشکلیافته،
با رنگهایی که خون را تداعی میکنند، یا خاکستر.
اعتراض در نقاشی یعنی:
رنگی که جایش اینجا نیست،
فرمی که نمیخواهد در قالب بگنجد،
و تصویری که میخواهد “چیزی” را عوض کند.
در نهایت، نقاشی اعتراضی یک دعوت است:
به دیدن، به فکر کردن، به پرسیدن.
و شاید… به تغییر دادن.