۱۴۰۴ آذر ۱۱, سه‌شنبه

 اینجا ایستاده‌ام، با صورتی رنگی و دستی که هنوز بوی رنگ می‌دهد.

پشت سرم چهره‌هایی نشسته‌اند که هر کدام‌شان مثل چراغی خاموش‌نشدنی‌اند؛


۱۴۰۴ آذر ۱۰, دوشنبه

 سیاست، آن واژه‌ی سنگین و پرهیاهو، گاهی شبیه سایه‌ای است که بر سر مردم افتاده و روشنایی زندگی را می‌بلعد. وعده‌ها داده می‌شوند و روزها می‌گذرند، اما زندگی همان‌جاست، گرفتار روزمرگی و بی‌عدالتی. صدای مردم، خواسته‌های ساده‌شان برای زندگی بهتر، گم می‌شود میان شعارها و بازی قدرت.




۱۴۰۴ آبان ۲۶, دوشنبه

 ایران…

سرزمینی که همیشه در آغوشش زندگی تپیده، اما سال‌هاست زخمی‌ست؛ زخمی از جنگ‌هایی که ردشان هنوز در دل مردم مانده، نه فقط روی خاک.

کشوری که زمانی رودهایش آواز می‌خواندند، اما امروز عطش در جانش ریشه دوانده؛ تشنگی‌ای که تنها بی‌آبی نیست، حس عجیبی از خشک‌شدن امیدهاست… همان امیدهایی که روزی همراه نسیم از میان درختان عبور می‌کردند.




۱۴۰۴ آبان ۲۴, شنبه

 کودک‌همسری یعنی لحظه‌ای که دست‌های کوچکِ یک دختر یا پسر

پیش از آن‌که رنگ مداد و بازی را بشناسد،

به بندهای سنگین زندگی بسته می‌شود.





 زنِ هنرمند

نه با فرمان حکومت زاده می‌شود

و نه با تهدید هیچ قدرتی خاموش.

۱۴۰۴ آبان ۱۷, شنبه

 




نلسون ماندلا؛ چهره‌ای از انسانیت 

وآزادگی

نلسون ماندلا (Nelson Rolihlahla Mandela) در سال ۱۹۱۸ در آفریقای جنوبی به دنیا آمد.

او رهبر جنبش ضد آپارتاید بود — نظامی نژادپرستانه که سیاه‌پوستان را از سفیدپوستان جدا می‌کرد و از حقوق اساسی محرومشان می‌ساخت.

 «آزادگی در سرزمین من»


در ایران، آزادی مفهومی ساده نیست.

بیشتر شبیه رؤیایی است که نسل‌ها برایش تاوان داده‌اند.

از خیابان‌ها تا زندان‌ها، از قلم‌ها تا لبخندها،

همیشه کسانی بوده‌اند که برای حقِ انسان بودن ایستاده‌اند.