هنر اعتراضی یا همان «Protest Art»، در یک تعریف مختصر و ساده، اثری خلاقانه است که توسط جنبشهای اجتماعی مخالف ساختار قدرت و سرکوب تولید میشود و یک راه ارتباطی است برای متقاعد کردن شهروندان و تزریق نیروی تازه به بدنه جنبش و پیشبرد آن. به این روش که احساسات آنها را برمیانگیزد و فرصتهای تازهای برای ابراز حس مقاومت و مخالفت ایجاد میکند، ابزاری مهم برای شکلدهی آگاهیهای اجتماعی و اطلاعرسانی عمومی است.
یکی از راههای به نمایش گذاشتن این هنر، هنر مفهومی یا
«Conceptual Art» است و هنر اجرا را که ما آن را به نام پرفورمنس میشناسیم، شامل میشود.
وقتی آغاز یک اثر به اندازه کافی قاطع باشد، سبب ادامه و استمرار میشود.
شاید در ابتدا میشد اینطور فرض کرد که هنر اعتراضی زنان به خودی خود تغییر ایجاد نمیکند. اما اتفاقی که افتاد این بود که بهسرعت به خواست خود نزدیک و نزدیکتر شد. یک نافرمانی بزرگ مدنی که اقشار مختلف جامعه را در زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تشویق و ترغیب کرد تا برای یک هدف غایی بسیج شوند.
در حال حاضر زنان هنری را اجرا می کنند که قرار است زندگیاش کنند. آزادیای که فیالواقع در زندگی روزمرهشان وجود ندارد، اما بر این باورند که آن را به حقیقت نزدیک خواهند کرد. در آن لحظه که روسری برمیدارند، قانونی را میشکنند اما اگر این اعتراض ادامه پیدا نکند، همین اجرا در همان لحظه میماند و دیگر میتواند به یک امر محال تبدیل شود.
مسأله دیگر این که چون زنان در صف اول این نمایش هستند آنچه میآفرینند به همان اندازه در ردیف نخست قرار میگیرد، بیشتر دیده میشود و بر جامعه اثری علیحده دارد، به اقشار مختلف جرأت و جسارت افزونتر میدهد و البته سبب خلاقیتهای بیشتر در بین معترضان میشود.
و نکته آخری که در این مقوله اهمیت ویژهای دارد، این است که بسیاری از خالقین هنر کنشگرا ممکن است هنرمند نباشند یا خود را هنرمند ندانند بلکه صرفاً فعال سیاسی، مدنی باشند یا به آن بدل شوند.
در امتداد تمام این مباحث و تعاریف، آنچه که این جنبش را تا این حد متمایز، زیبا و یگانه میکند مطلع آن است. اتفاقی که در روز خاکسپاری ژینا در گورستان شهر سقز رخ داد؛ زنانی که به واسطه آن رخداد به فاصله کوتاهی تبدیل به هنرمند و فعال مدنی شدند.
آنها خالصانه و خلاقانه اثر هنری ماندگاری آفریدند که به گویاترین و گیراترین حرکت اعتراضی بدل شد